مطلب عشقولانه...

سال ۲۰ روز ۲۰ شاخه گل برای تو که بیستی افسوس که پیشم نیستتی

.

.

دروغگو ، تو مگه نگفته بودی ستاره ی من فقط تویی ؟

حالا میبینم اون بالا داری باعث درخشیدن بقیه ی ستاره ها هم میشی !

.

.

شاخه گلت سالها بود در میان دفترت خوابیده بود ، بی اجازت امروز بیدارش کردم !

.

.

در خلوت من نگاه سبزت جاریست! این قست بی تو بودنم اجباریست

.

.

تو با آواز خود شب را شکستی / ولی من بی دریچه مانده ام باز

هوای پر زدن هایم کجا رفت ؟ /  ز یاران باز هم جا مانده ام باز . . .

.

.

خداوند ، گوش ها و چشم ها را در سر قرار داده است تا تنها سخنان و صحنه های

بالا و والا را جستجو کنیم . . .

.

.

قصه ها بر من گذشت تا بدانم کیستم  / سرگذشتم هرچه بوده من پشیمان نیستم

من اگر سردار عشقم یا که پاکباخته ام / سرگذشتم را به دستان خودم ساخته ام . . .

.

.

دلم می خواست سقف معبد هستی فرو می ریخت پلیدی ها وزشتی ها به زیر خاک

می ماندند ، بهاری جاودان آغوش وا می کرد جهان در موجی از زیبایی و خوبی شنا می کرد . . .

.

.

عاشقی مقدور هر عاشق نیست / غم کشیدن کار هر نقاش نیست . . .

.

.

نتوان ترک تو ای قبله دلها کردن / که محال است دگر مثل تو پیدا کردن . . .

.

.

بی وفایی کن وفایت میکنند با وفا باشی خیانت میکنند

مهربانی گر چه آیینه ی خوشیست مهربان باشی رهایت میکنند . . .

.

.

بازی روزگار را نمی فهمم ! من تو را دوست دارم تو دیگری را دیگری مرا

و همه ی ما تنهاییم . . .

.

.

کاش واژه حقیقت آنقدر با زبان ما صمیمی بود ، که برای بیان کردن “دوستت دارم”

نیاز به قسم خوردن نبود . . .

.

.

شهر آیینه دار میشود با یک گل / پروانه تباه میشود با یک گل

گفتند : نمیشود ، ولی میبینید / یک روز بهار میشود با یک گل . . .

.

.

دلم برای دیدنت چه شاعرانه لک زده / بلور قلب کوچکم  ز دوزیت ترک زده !

.

.

هرچه که زیباست و لایق تقدیم شما باد / غروب غم ها و طلوع شادیهایتان

آرزوی من است . . .

.

.

اکنون با مرگ رفته ای و من اینجا تنها به این امید دم می زنم که با هر نفس

گامی به تو نزدیک تر می شوم . این زندگی من است . . .

.

.

زندگی را تو بساز ، نه بدان ساز که سازند و پذیری بی حرف

زندگی یعنی جنگ ، تو بجنگ ، زندگی یعنی عشق ، تو بدان عشق بورز . . .

.

.

در خیال دیگرى میرفت ومن چه عاشقانه کاسه آب پشتش خالى میکردم…!

.

.

من و
شمع و
پروانه و
یک دنیا خیال………………….

.

.

تو همیشه در تنهایی من آن تک ستاره ای که برای من نغمه عشق را سر میدهی…

.

.

اس ام اسم را آهسته بگشا،
قلب نازی اندر اوســـــــــــــــــت
اندرون قلب نازم صدهزاران آرزوست

.

.

یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست،
جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست….

.

.

چه خوب !
که من بهشت را
به بوسه های تو بخشیدم !
حالا
همه جا بوی بهشت دارد و
من ،
عطر بوسه های تو !

.

.

 

یادت هست
از کودکی یادمان داده بودن تنها نرویم
یادت باشد
هنوز هم دوست دارم هر جا میخواهم بروم تو در کنارم باشی

.

.

مشترک عزیز دوری شما قابل تحمل نیست لطفا قبض دلتنگی خود را پرداخت کنید

.

.

خطهایی که کف دستم کشیدی را فالگیر دید،
آنهایی که تمام شده اند تویی،
آنهایی که بی وقفه ادامه دارد عشق من است!

.

.

همه در دایره ی دوست گرفتار شدند / بی نوا دل که در این دایره پرگار نشد ،
عاشقان سایه گریز و سایه ی یار شدند / یار از خون دل عشق خبردار نشد ،
چشم ها مست ز هوشیاری و در خواب شدند / خواب از یاد رخ دوست بیدار نشد . . .

.

.

دیدن عکست تمام سهم من است از تو آن راهم جیره بندی کرده ام مبادا توقعش زیاد شود!دل است دیگر… ممکن است فردا خودت را ازمن بخواهد…

.

.

دنبال کلمه ای بودم تابتونم بهت بگم چه قدرمی خوامت خیلی وقت فکر می کنم وچیزی پیدانمی کنم؛!

.

.

سلامتی همه عاشقایی که مثل من با شنیدن جمله “ببخشید عزیزم” همه بدی های عشقشونو فراموش میکنن .

.

.

یک شبی مجنون نمازش را شکست بی وضو در کوچه ی لیلا نشست عشق آن شب مست مستش کرده بود فارق از جام الستش کرده بود گفت یا رب از چه خارم کرده ای بر صلیب عشق دارم کرده ای خسته ام زین عشق دل خونم نکن من که مجنونم تو مجنونم نکن مرد این بازیچه دیگر نیستم این تو لیلای تو من نیستم گفت ای دیوانه لیلایت منم در رگ پیدا وپنهانت منم سالها با جور لیلی ساختی من در کنارت بودمو نشناختی.

.

.

این پسرایی که ته ریش دارن
اینایی که ابروهاشونو نخ نکردن
اینایی که دستاشونو باید با دوتا دستات بگیری
اینایی که فقط به عشقشون نگاه خاص دارن
اینایی که توی هوای بارونی میان سر راه عشقشون تا فقط یه لحظه بهش نیگا کنن و برن
اینا فرشته ان…ولی اگه پیداشون کردی قدرشو بدون چون اینجور پسر کم گیر میاد…کم

.

.

من آن بیگانه درویشم قلندر وار میگردم … متاع عاشقی دارم پی دلدار میگردم … لباس فقر میپوشم ، شراب تلخ مینوشم … سخن مستانه میگویم ولی هوشیار میگردم
برای خاطر یک گل ، به دور خار میگردم

.

.

ببین
هیسسسسس
هیچی نگو
فقط بیا بشین کنارم
بدجور سردمه
گرمای اغوشت رو میخوام

.

.

در این شبــهای بـــارانی
غــــــم انگیز است تنـــــــهایــــــی
بـــــــه امـــــــید نگـــــــاهی تلــخ ، که می آیـــــی
به احســــاست قســــــم یــــک شب
دلم می میرد از حسرت
………و
من اهسته میگویم :
تــــــو هــــــــم دیـــــگر نمی آیی …..

.

.

ستاره بود،غزل بود،ترانه بودوتوبودی
هزارحادثه اما،بهانه بودوتوبودی

توبودی وشب قصه،توبودی وتب پرواز
هزارآینه فریاد،هزارپنجره آواز

شب است وشعردوباره
شب است وباغ ستاره

به اعتبارتوروشن
من وچراغ ستاره

حضورم ازتوهمیشه،سکوتم ازتوصدابود
توآسمون ترانه پرنده بود و رهــا بود

.

.

دلم به بهانه ندیدنت گریست…بگذار بگرید و بداندهر چه خواست همیشه نیست!

.

.

بیراهه هم برای خودش راه خوبی است..
وقتی… من را ب تو برساند…

.

.

دوباره چشم در چشم میشویم…
و خوشحالم ازین دیدار…خوش حال از دیدن چشمان زیبایت و خوشحال از از بودن در حضور گرمت…
و یک دنیا غمگینم…یک دنیا غم دلتنگی و دوری…و یک دنیا غم دیگر که بعد از رفتنت دوباره یارم میشوند…
انگار زمان و زمان در گوشم میخوانند که به سویت خیز بردارم و با تمام وجود در آغوش بکشمت و سر بر شانه هایت برای تمام درد هایم گریه کنم…درد فراق…درد عشق…

.

.

آنچنان رسم وفا مرد که ترسم روزی / لیلی زنده شود یادی ز مجنون نکند

.

.

نیا باران!
عاشقانه اش نکن!
من و او ما نشدیم!

.

.

روزهایی خواهد رسید که برای به دست آوردنت تمام دنیا رو به آتش خواهم کشید و تو باز مثل همیشه به آغوش من پناه می آوری و میگویی اگر برای تمام دنیا چنگیز خان مغول باشی این آغوش برای من امن ترین جای دنیاست .


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 9 مرداد 1393برچسب:اس ام اس عشقولانه, جملات فلسفی, | 1:57 | نویسنده : AmirAli |